. . . آدیـــنه ها . . .

... ای مـفـخـر آدیــنـه‌ام ... مـن عـاشـق دیـریـنـه‌ام ...

. . . آدیـــنه ها . . .

... ای مـفـخـر آدیــنـه‌ام ... مـن عـاشـق دیـریـنـه‌ام ...

سال نو شد و ما کهنه‌ایم هنوز ...

قرار یه جوان ایرونی با خودش ...

 

 

سلام آقا جان؛

 

می‌گن، سالی که نکوست از بهارش پیداست؛ و خب امسال، انگاری که قراره نکو باشه ! چه سعادتی شد که امسال تولد من افتاده روز جمعه. از اون قشنگتر اینه که امروز قراره آدینه هم بنویسم. آدینه‌ای که شاید شروع تازه شدن من هم باشه ...

 

ای کاش که بشه امسال، لباس دلمو تازه کنم و این کهنگی و ژندگی رو بندازم تو سطل خاطرات. ای کاش بشه امسال یادم نره که خدا مهربونه. ای کاش بتونم بیشتر از همیشه پدر و مادرم رو دوست داشته باشم و بهشون احترام بذارم. ای کاش سال 89 سال همت مضاعف توی زندگیم باشه. سالی که با تلاش بیشتر توی درس و کار، بتونم دل خودم و اطرافیانم رو راضی کنم.

 

امسال سعی می کنم با همه‌ی آدما محترمانه صحبت کنم، حتی اگه نظرشون رو نپسندم. امسال می خوام زود عصبانی نشم و وقتی که عصبانی هستم، زود تصمیم نگیرم. بنا دارم امسال عاقلانه فکر کنم و توی تصمیم‌گیری هام دقیق باشم. می خوام توی کار و مسؤولیت‌هام کوتاهی نکنم و نون حلال به خونه بیارم.

 

امسال می‌خوام نگاهم به نامحرم رو کنترل کنم. امسال قصد دارم، توی صحبتام غیبت و تهمت و ناسزا و ناروا نباشه. امسال می خوام دستام آلوده به گناه نشه و نفسم رو کنترل می‌کنم تا خواسته هاش خلاف میل خدا نباشه. حتی امسال تصمیم دارم بیشتر به دیگران کمک کنم. بیشتر دست دیگرون رو بگیرم و بیشتر به یاد ضعیفتر از خودم باشم.

 

امسال می‌خوام قناعت کنم. دوست دارم زیاده‌خواهی نکنم و اسراف رو از گوشه گوشه‌ی زندگیم بندازم بیرون. سعی می‌کنم امسال خداپسندانه‌تر زندگی کنم و یادم نره که بچه مسلمونم. یادم نره که شیعه هستم. یادم نره که نسبت به امام وقت و شهدا مسؤولم. امسال کاری می‌کنم که خدا و اولیای خدا راضی باشن از اعمالم.

 

البته همه‌ی اینا با توکل به خدا و مدد گرفتن از آقا امام زمانه که ممکن می‌شه. من می خوام امسال باور کنم که امام و راهنمای من زنده‌است و می بینه که دارم چه جوری زندگی می‌کنم. می‌خوام به حضور یقین داشته باشم و  به ظهور امیدوار باشم. می‌خوام امسال تو صدر دعاهام، دعای فرج رو قرار بدم و لحظه‌هایی که دلم شکسته است و با خدا راز و نیاز می‌کنم، یادم نره که اگر آقا و سرورمون، به خواست خدا، توی سال 89 چهره‌ی نازنینش رو نمایان کنه و زیبایی‌های وجودش رو به رخ تمام نامسلمونا بکشه، دلهای ما هم بهاری می‌شه.

 

امسال قول می‌دم تازه بشم. امسال سعی می‌کنم تکراری نباشم و کهنگی این 22 سال زندگی رو از وجودم بیرون کنم. امسال من می‌خوام متفاوت باشم ...

 

 

اما آقاجان، از شما هم می‌خوام توی این مسیر بهم کمک کنید و دستمو بگیرید تا این راه سخت رو، راحت بگذرونم ... اینجوری مطمئنم که می‌تونم از پسش بر بیام ...

 

ان شاء الله

 

اشک‌های امّن یجیب

سلام به خدا... 


یکی گفت "باران که می‌بارد تو می‌آیی"، امروز حسابی بارون بارید، اما تو نیومدی...
امروز آسمون بغض دلشو خالی کرد، اما بغض من هنوز دست نخورده، گوشه‌ی چشمام نشسته...
دلنوشته‌ی غروب آدینه نمیتونه لبخند رو لب کسی بنشونه. آدینه‌ای که خالی از ظهوره، آدینه‌ی کف زدن و خندیدن نیست. 


میگن آدم تا وقتی امیدش از همه کس و همه جا قطع نشه، معجزه اتفاق نمیفته. میگن تا واقعاً "مضطر" نشی هرچی بگی "امّن یجیب المضطر اذا دعاه و یکشف السّوء" جواب نمیده. میگن تا وقتی به خدا اعتماد و توکل نداشته باشی "یا من اسمه دواء و ذکره شفاء" گفتنت به درد خودتم نمی‌خوره، چه برسه به دیگران! همه‌ی اینا رو یه آدم درست و حسابی گفته. راست هم گفته... 


زمین و زمان ما رو از خودشون ناامید کردن، خم به ابرو نیاوردیم و نیاوردن. اون قدر تنها شدیم که تنها گوش شنوا و مونس‌مون شد خدا. اون قدر بار امتحان‌ها و دروغ‌ها و ناملایمت‌های آخرالزمان سنگین شده که هیچ کس جز خدا زورش نمیرسه برش داره. مگه خدا به ما لطف کنه، بهمون بصیرت بده که این چند صباح مونده به ظهور، موقع حضور در مقابل امام‌مون سرافکنده نباشیم.
 

مهدی جان! مضطر شدیم... امید بی‌کسی‌ها و تنهایی‌ها و بی‌پناهی‌هامون خداست. وقتی کمک میخوایم فقط خداست که حاضره بی‌دریغ و بدون اینکه حتی ما لایق باشیم، دست ما رو بگیره. وقتی دل‌مون می‌گیره هیچ کس جز خدا نیست که دلداری‌مون بده... میگه غصه نخور بنده‌ی من، بالاخره میاد و همراهش روزهای روشن‌تری از راه میرسه... امیدمون ظهور شماست مهدی جان. 


حالا که این همه دل‌ها تنهاست، حال که این همه امیدمون به خداست، حالا که تنها چاره‌مون شده بیچارگی... بریم پیش خدا، چند قطره اشک هدیه ببریم، آروم آروم براش بخونیم:

 

امن یجیب

 

به امید خدا... 

حدیث

«به نام خدا» 


امام صادق «علیه‌السلام» فرمود:
دانش، بیست و هفت قسمت است. تمامی آنچه پیامبران آورده‌اند دو قسمت است و مردم تا کنون بیش از دو قسمت را نشناخته‌اند. چون قائم به پای خیزد، بیست و پنج قسمت دیگر را بیرون آورد و در میان مردم بپراکند. 

"موسوعة احادیث المهدی (علیه‌السلام)، ج 4، ص 53" 

 

به امید ظهور دولت دوست...

مهدیا آمدنت دیر شده...

«به نام خدا» 

مهدیا آمدنت دیر شده
دل پژمرده‌ی ما پیر شده
به ولایت ز جهان سیر شدیم
دل هر شیعه، به زنجیر شده
ما به روی مه تو دل بستیم
غم ما ناله‌ی شبگیر شده
کم شد تاب و توان دل ما
غم تو درد نفسگیر شده
چشم ما منتظر روی گل است
گرچه در حسرت تو پیر شده
شیعیانت به خدا غم دارند
ز چه رو این همه تأخیر شده؟
مگر از کرده‌ی ما دلگیری؟
که چنین دیدن تو دیر شده
ما زجان منتظر خورشیدیم
نوبت صیحه‌ی تکبیر شده
دل ما پر ز غم این درد است
خون‌چکان چون لب شمشیر شده
از چه رو روی نهان می‌داری؟
غم ما قصه‌ی تقدیر شده
کی شود محو جمالت گردیم؟
چشمم از غیر شما سیر شده

(سراینده: زهرا فراهانی) 

سالروز وفات بانو فاطمه‌ی معصومه (علیهاسلام) رو به تمام دوستان آدینه‌ها تسلیت عرض می‌کنیم. 

یا حق.