. . . آدیـــنه ها . . .

... ای مـفـخـر آدیــنـه‌ام ... مـن عـاشـق دیـریـنـه‌ام ...

. . . آدیـــنه ها . . .

... ای مـفـخـر آدیــنـه‌ام ... مـن عـاشـق دیـریـنـه‌ام ...

شیاطین و ظهور


« به نام خداوند مهربان »

 

آتش عشق تو تا شعله زد اندر دل ما 

                     داد بر باد فنا یکسره آب و گل ما

        
                                       تا که از ما بنهفتی رخ خود را شاها

                                                      چون شب هجر شده تار و سیه محفل ما ...


خرابکاری های شیاطین برای جلوگیری از ظهور حضرت بقیة الله ( ارواحنا فداه )

باید به این نکته توجه داشته باشید که شیاطین خیلی به فکر روز ظهور ، که روز پایان حکومت آنها بر کره ی زمین است ، هستند و از آن به شدت در هراسند و بزرگ ترین و شدیدترین فعالیت آنها بر این مسئله متمرکز است ، که باید بگویم فعالیت مستکبران و طاغوت های عالم بر ضد دین و شیعه و امام زمان ( ارواحنا فداه ) بخشی از برنامه ی شیاطین اصلی که از گروه جن هستند ، می باشد و سرچشمه ی اصلی فسادهای جامعه ی بشری از نقشه های شیطان بزرگ است ؛
لذا خداوند در قرآن کریم در این باره از قول جن می فرماید : « جن می گوید : " ما به آسمان بالا رفتیم و آن را لمس کردیم و دیدیم پر شده است از ملائکه ی نگهبان و شهاب سنگ ها و ما پیش از این ( پیش از بعثت رسول اکرم ( صل الله علیه و آله ) ) به آسمان بالا می رفتیم و مکان هایی در آنجا برای جاسوسی و استراق سمع ( گوش دادن به سخنان ملائکه و دستوراتی که به آن ها از جانب خداوند می رسد ) داشتیم ، اما اکنون دیگر این کار ممنوع شده و هر کس بخواهد استراق سمع کند ، شهاب سنگ در انتظار او خواهد بود . " »


لذا یکی از علت هایی که خداوند به شیاطین اجازه نمی دهد از جو زمین خارج شوند ، به این جهت است که تصمیمات الهی در امر ظهور حضرت بقیة الله ( ارواحنا فداه )  در عالم بالای جو زمین گرفته می شود و در آن جا ممکن است خبر روز ظهور به پیامبر اکرم (صل الله علیه و آله) و ائمه ی اطهار و انبیا و شهدا و صالحین و آن هایی که در بهشت برزخی آسمان چهارم زندگی می کنند ، گفته شود و اگر شیاطین بتوانند به آن جا نفوذ کنند – همان طور که شیطان در زمان ظهور حضرت آدم (علیه السلام ) به آن باغ بهشتی که حضرت آدم ( علیه السلام ) در آن جا ساکن بود ، نفوذ کرد – اگر چنین اتفاقی بیفتد ، آن ها از اسرار و دستورات الهی در امر ظهور مطلع می شوند و سپس می آیند روی زمین فسادهایی ایجاد می کنند ، که آثار اجتماعی دارد و زمان ظهور را به تأخیر می اندازد .


این ها همه به خاطر این است که وقتی خداوند به ابلیس بزرگ مهلت داد ، طبق روایات ، تنها تا روز ظهور و روز آغاز حکومت مصلح کل ، حضرت بقیه الله ( ارواحنا فداه ) ، به او مهلت داد ، نه بیشتر ! و لذا ابلیس بزرگ و پیروانش از رسیدن این روز وحشت دارند و به هر صورت شده می خواهند کارهایی کنند که این روز به تأخیر بیفتد و تا به حال هم بیش از یازده قرن در این کار موفق بوده اند و این موفقیت ، نه به خاطر قدرت شیطانی آن ها ، بلکه به خاطر سستی و ضعف ما مردم مسلمان بوده که غافل بوده ایم و به امر ظهور حکومت جهانی اهل بیت عصمت و طهارت ( علیهم السلام ) اهمیتی نداده و نمی دهیم و متأسفانه هنوز هم این سستی و ضعف در میان ما وجود دارد و هیچ توجهی – آن توجهی که باید داشته باشیم – به این مسئله ی مهم ، که مهم ترین مسئله ی زندگی بشر است ، و هست و نیست بشر به آن وابسته است ، نداریم .

( خورشید مکه شماره ی 33 . برگرفته از سخنان سید حسن ابطحی خراسانی ) 


گفتم که در فراقت عمری ست بی قرارم

                                              گفت از فراق یاران من نیز بی قرارم ...

 

حق نگهدار ...

 

یا او

اللهم عجل لولیک الفرج
 
مَتَى تَرَانَا (وَ) نَرَاکَ وَ قَدْ نَشَرْتَ لِوَاءَ النَّصْرِ تُرَى‏
 کى شود که تو ما را و ما تو را ببینیم هنگامى که پرچم نصرت و فیروزى در عالم برافراشته‏اى
أَ تَرَانَا نَحُفُّ بِکَ وَ أَنْتَ تَؤُمُّ الْمَلَأَ وَ قَدْ مَلَأْتَ الْأَرْضَ عَدْلاً
 آیا خواهى دید که ما به گرد تو حلقه زده و تو با سپاه تمام روى زمین را پر از عدل و داد کرده باشى
وَ أَذَقْتَ أَعْدَاءَکَ هَوَاناً وَ عِقَاباً وَ أَبَرْتَ الْعُتَاةَ وَ جَحَدَةَ الْحَقِ‏
 و دشمنانت را کیفر خوارى و عقاب بچشانى‏و سرکشان و کافران و منکران خدا را نابود گردانى
وَ قَطَعْتَ دَابِرَ الْمُتَکَبِّرِینَ وَ اجْتَثَثْتَ أُصُولَ الظَّالِمِینَ وَ نَحْنُ نَقُولُ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ‏
 و ریشه متکبران عالم و ستمکاران جهان را از بیخ برکنى و ما با خاطر شاد به الحمد لله رب العالمین لب برگشاییم
 (دعا برگرفته از تبیان )

آنگاه راهبه‌ای به او گفت:
درباره نیایش با ما سخن بگو!
پاسخ داد و گفت :
هرگاه نیازمند و گرفتار شوید نیایش می‌کنید.
امه چه بهتر است که در اوج شادی و مسرت نیایش کنید.
مگر نیایش چیزی جز اتصال خویشتن شما در ماورای سرزنده نیست؟
و اگر به هنگام نیایش روحتان ٬ نتوانید جلوی گریه‌تان را بگیرید٬ بهتر است به رغم اشک‌های سرازیر شده بر گونه‌هایتان٬ روحتان شما را بخنداند تا با لبخند نیایش کنید.
اگر در آرامش شب گوش فرا دهید٬ نیایش آهسته و خاشعانه‌ی کوه‌ها و دریاها و جنگل‌ها را می‌شنوید:
(( ای پروردگار و ای خدای ما! ای خویشتن در پرواز ما! ما به اراده و خواست تو می‌خواهیم . تو میتوانی شب‌ها را به روز مبدل کنی زیرا شب‌ها و روزها‌ی ما از آن توست. ما نمی‌توانیم چیزی را از تو بخواهیم زیرا پیش از آن که نیاز در درونمان متولد شود٬ از نیازمان آگاهی. تو نیازمان هستی هرچه از خود بیشتر دهی٬ همه چیز را به ما داده‌ای! ))
( پیامبر ٬ جبران خلیل جبران )

نرم افزاری برای دانلود :
با این نرم افزار میتوانید در نرم افزار word آیه‌های قرآن را به صورت کامل و با اعراب به همراه ترجمه داشته باشید...
نکته : در کنار منوی Help گذینه‌ای اضافه میشود... ( کار با آن بسیار ساده است )
 
 
نرم افزار قرآنی برای word
Adineha
( برگرفته از saer.blogfa.com )

 
التماس دعا
 

همه چیز داشتم جز آرامش

سلام ؛

 

*  مولایم سلام .

غرق در هوی و هوس دنیا شدم ، شما را یادم رفت .

اکنون که گرفتار شده ام ، به یادتان افتاده ام . آمده ام کمکم کنید ...

اصلاً اجازه بدهید برایتان بگویم چه به روزم آمده ، شاید بهتر بتوانید به یاری ام بشتابید .

آنقدر کار کردم تا ذهنم خسته شد . آنقدر به دست آوردم که حساب کردنش برایم سخت شد . اما هنوز خالی بودم از یک چیز . نمی دانستم چیست . با خود گفتم بایستی امتحان کنم ...

به دنبال علم رفتم ، در نهایت فهمیدم که تعریفی از بی نهایت برایم قابل توصیف نیست .

به دنبال مقام رفتم ، هر روز ترس داشتم از اینکه صندلی ام را کس دیگری اشغال نکرده باشد .

به دنبال شهرت رفتم ، تنهایی هایم را از دست دادم . دیگر لحظه ای برای خودم نبودم .

به دنبال عشق رفتم ، هرگاه که همسرم تب می کرد در آتش تب او می سوختم و تب می کردم .

به سوی غذاهای خوش رنگ وطعم شتافتم ، اما مزه ها برایم تکراری شد .

به سوی موسیقی رفتم ، گوشهایم نیاز به سمعک پیدا کردند .

برای سرگرمی ، لب به اعتیاد باز کردم ، احترام و عزتم از دست رفت .

در شهوت غرق شدم ، هیچ گاه سیری نیافتم .

تنوع طلبی کردم ، مال و اموالم از دست رفت .

هر چیزی در این جهان را امتحان کردم اما هنوز خلأ بزرگی را در وجودم حس می کردم . ندانستم چیست . دیگر مستأصل و درمانده شدم . آمدم تا از شما راهنمایی بخواهم . چرا در دنیا هیچ گاه آرامش نداشتم ؟ من که همه چیز داشتم ... سلامتی جسم ، پول ، جاه و مقام ، شهرت ، همسر خوب ، فرزند ، شغل عالی ، علم ، خدمتکار ، همه چیز ... چرا آرام نبودم ؟

 

#  آرامش را تجربه نکردی چون خدا را در این دارایی های دنیوی حل نکرده بودی . چون خدا در تار و پود اسکناس ها و نام ها و همسر و کار و علمت رخنه نکرده بود . چون فراموش کردی که : " ألا بذکر الله تطمین القلوب "

چون یادت نبود که اینها همه امانتند نزد تو . روزی باید آنها را بازپس دهی و تنها به سوی پروردگارت بازگردی . چون در اینها غرق شدی و چشمانت بسته شد بر نور خدا . گوشهایت کر شدند برای شنیدن صوت خدایی و لحن مهدوی ...

 

*  حال باید چه کنم ؟

 

#  فکر کن به خدا ... به اینکه روزی باید امانتهایی را که نزد توست پس دهی . به آرامش ... به این فکر کن که آرامش در دنیای مادی و پست هرگز آرامش واقعی نیست . تنها توهمی است که تو را در خود غرق می کند ... و آگاه باش به آرامشی که در آغوش خدایت به دست خواهی آورد ...

آنجا که غذاها برایت تکراری نیستند . آنجا که به پول و مقام و شهرت نیازی نداری تا با آن احترام بخری . آنجا که کام گرفتن از همسر و فرزند و خانواده ات ، تو را راضی می کند . آنجا که علمت بی حد و حصر است و نیازی به یادگرفتن نداری ... و آن هنگام که معشوق واقعی آنجاست ... چه لذتی خواهد داشت عشق بازی ...

 

*  چه شیرین سخن می گویید آقایم ... ای کاش بتوانم که بفهمم ...

مرا عهدی ست با جانان ...

 

سلام به خدا ...

 

سلام علی آل یاسین ...

 

یابن زهرا ...

 

تو قرار من باش و من یاور بی قرار تو ...

 

هزاران بار قلب نازنینت را شکسته ام ، اما وقتی خودم شکستم نزد تو آمدم .

 

عهد بستم با تو که تمام دلتنگی ام را تقدیم حضور همیشگی ات کنم به پاس مهر بی انتهایت

 

که از ازل نگار آسمانی بر دلم نقش بسته .

 

عهد بستم با تو که تنهایی ام را نذر وجود بارانی ات کنم ، شاید روزی اجابت شود دعای

 

همیشگی ام ...

 

عهد بستم با دل که هنگام حضورت و ظهورت شکی به خود راه ندهم .

 

عهدی شکستم که تو می دانی . و عهدی بستم با تو که خدا می داند ...

 

بیا و مونس جان خسته ی وفادارانت باش ، ما که عهدها شکسته ایم و سر سپرده ایم به غیر

 

و غیرها !

 

برکت نامت را بر دل نگاشته ایم تا هر روز ، رزق قربت نصیب مان شود ، اما کجاست دلی که

 

یگانه جانانش تو باشی ...

 

هزار سودا و بهانه در سر داریم و تو را هم با تمام عظمت و جلالت کنار دل مشغولی های موهوم

 

خود جای داده ایم . غافل از آنکه جایی در بارگاه نگاه نمناک و مهربانت نداریم ...

 

آسمان آسمان باران عشق ، فدای نوازش گوشه ی چشمت نازنین زهرایی ! ای که عـِطر

 

حضورت ، عـِطر یاس ِ مادرت زهراست ...

 

بیا ای گل فاطمه ... عهد خوان و ندبه خوان منتظرند !

 

 

 

دعا کنیم برای ظهور دولت دوست ...

 

... یا حق ...

 

خودشناسی....

دوستان آدینه سلام... من از امروز در زمانهایی که خداوند توفیق به روز کردن آدینه‌ها رو به این بنده‌ی کوچکش میدهد قصد دارم در کنار دوستان سر تا پا منتظرم و آدینه‌یی ٬ از عواملی حرف بزنم که اگه اونا رو رعایت کنیم به ظهور امام‌مان (ع) کمک میکنه و تعجیل در تابش نور... نوری که اگه به زندگیه ما بتابه سراسر شکفتن خواهیم شد... از اونجایی که این بنده گناهکار خدا از همه شما عزیزان نزد خدا از مرتبه پایین‌تری برخورداره به خودم اجازه نمیدم با حرفهای خودم کسی رو راهنمایی کنم چرا که خودم هم به دنبال راه راستینم پس مطالبی که مینویسم عموما سخنان پیامبر (ص) هستن ٬ انسانی که سرچشمه تمام روییدن‌هاست و خاتم انبیا...  اگر کسی مخالف این گونه به روز رسانی بود حتما در بخش نظرات به من بگه...


خودشناسی

مردی به او ( پیامبر ) گفت:

درباره خودشناسی با ما سخن بگو!

پاسخ داد و گفت:

دلهایتان اسرار روزها و شب‌ها را در سکون  آرامش می‌شناسند.

اما گوش‌هایتان مشتاق شنیدن صدایی است که بر دل‌هایتان فرود می‌آید.

در حالی که شما دوست ندارید آنچه با الفاظ و سخن می‌شناسید با اندیشه بشناسید.

و می‌خواهید با انگشت‌ها پیکر برهنه‌ی رویاهایتان را لمس کنید.

و چه خوب است که چنین چیزهایی را می‌خواهید.

روزی چشمه‌ی درون خواهد جوشید و آب آن به سوی دریا سرازیر خواهد شد و گنج پنهان در ژرفای بی‌انتهای‌تان در ساعتی که از آن بی‌خبرید آشکار خواهد شد و دردهایش در برابر دیدگانتان گشوده خواهد شد.

اما زنهار از اینکه گنج درون را با ترازو بسنجید! و هرگز عمق آگاهی‌تان را با اندازه‌هایی محدود یا ریسمانی آویزان نسنجید!

زیرا خویشتن دریایی بی وزن و اندازه است.

آری!

در درونتان نگویید :

حقیقت را به دست آوردیم.

بلکه بگویید :

حقیقتی را به دست آوردیم.

و مگویید:

راه خویشتن را یافتیم.

بلکه بگویید :

خویشتن را در راه خودی یافتیم.

زیرا خود در همه‌ی راه‌ها و جاده‌ها گام بر می‌دارد.

و بر خطی یا ریسمانی راه نمی‌رود و مانند نی نمی‌روید.

جان در خویشتن می‌پیچد و همچون نیلوفری پر برگ بالا می‌رود...

جبران خلیل جبران


Adineha.BlogSky.Com


//////  منتظران حق روزی جزو حقیقت خواهند شد....

  

در جست و جوی آب ...


به نام خدا

 

   سلام بر تو ...

                  ای راه خداوند ...


                            که هر کس به آن نرود ، تباه می شود !
 
                                                                     « عبارتی از اذن دخول سرداب مطهر »

 

 

شما به عهد خود وفا کنید ، ما هم به عهد خود وفا می کنیم .

 

شکی نیست که رهبری پیشوایان الهی ، برای هدایت عامه ی مردم است و این امر در صورتی

محقق می شود که زمینه ی گسرده برای پذیرش آن از ناحیه ی مردم نیز فراهم باشد ؛ یعنی

همان چیزی که تا کنون ، فقدانش باعث طولانی شدن غیبت امام زمان ( علیه السلام ) شده

است و بی تردید محدودیت ها و ناسپاسی های مردم ، خصوصا از دوره ی امامت امام جواد ( علیه

 السلام ) به بعد ، کم کم عرصه را برای فعالیت ائمه ی اطهار ( علیهم السلام ) تنگ تر کرده و این

مسائل ، زمینه را برای سکوت و گوشه گیری و زندانی شدن و حتی تبعید و بالاخره شهادت

مظلومانه ی ایشان فراهم کرد ؛ علاوه بر این در طول تاریخ ، این مسئله تا به آنجا پیش رفت که

امام آخرالزمان را در پشت پرده ی غیبت قرار داد . این ناسپاسی ها و بی لیاقتی ها از جانب مردم

 ، برای مدت طولانی ، آن ها را از فیض وجود امام زمان شان محروم ساخت .


بی تردید باید گفت که در واقع علت اساسی غیبت طولانی آن حضرت همین امر است که هنوز آن

 زمینه و احساس نیاز در دل مردم و نیز پذیرش عمومی کامل از جانب آن ها ایجاد نشده است ؛ که

 ان شاء الله با حصول آن زمینه و آمادگی قلبی برای پذیرش حضرت و یاری جانانه اش این هدف به

انجام خواهد رسید .


امام رضا ( علیه السلام ) در جمله ای زیبا تکلیف متقابل امام و امت را در این بعد چندین ترسیم می

 کند : « بدانید که ما بر گردن شما حقی داریم در پیشگاه پیغمبر اکرم ( صلی الله علیه و آله و

سلم ) و شما نیز بر ما حقی دارید ؛ پس آن گاه که شما حق ما را ادا کردید ، در واقع ما را به حق

تان دلالت دادید ؛ پس آن گاه بر ما نیز ادای حق شما واجب می شود . » بنابراین داعیه ای وجود 

 ندارد که با وجود آمادگی و تبعیت و فرمانبرداری از ناحیه ی مردم ، امام زمان ( عجل الله تعالی

فرجه الشریف ) پا به عرصه ی ظهور نگذارند و در پس پرده ی غیبت طولانی و مهجوریت غمبار به سر

 برند که خود نیز از این وضع نگران و حتی گریانند و برای ظهور خود دعا می کنند . ... بعد دیگر علت

 غیبت امام زمان ( علیه السلام ) و طولانی شدن آن را می توان در اسرار ناگفته ای جست و جو

کرد که علمش نزد خدا است و واقعا علم و درک ناقص ما نوع بشر به آن دست پیدا نخواهد کرد :

« وَ مَا أوتِیتُم مِن العِلم ِ إلا َ قَلِیلا ً » .


از جمله علل دیگر برای غیبت طولانی حضرت ، می توان به بعد گزینشی آن رسید که شاید حضرت

 می خواهد مردم را برای مدت طولانی مورد امتحان و آزمایش سختی قرار دهد تا بتواند سره را از

ناسره و خالص را از ناخالص جدا کند و منتظران و موالیان واقعی خود را از میان مردم برگزیند ؛ چنان

 که پیامبر اکرم ( صلی الله علیه و آله ) فرمود : « لِیَغَیبنّ عَنهُم تمییزا ً لاهل الضّلالة » : « امام زمان از

 مردم غیبت طولانی خواهد کرد ، تا اهل نفاق و افراد سست ایمان و گمراه را از پیروان حقیقی

ائمه ( علیهم السلام ) و تسلیم شدگان در برابر مقام امام ( علیه السلام ) جدا سازد . »


خورشید مکه ( شماره ی 33 )

 


ای دل چه اندیشیده ای در عذر آن تقصیرها

 

زان سوی او چندان وفا ، زین سوی تو چندین جفا ...

 

 

یا حق ...

 

گشته بو جمعده گلمدی سن


 

اَیْنَ الشُّمُوسُ الطّالِعَهُ  

اَیْنَ الْاَقْمارُ الْمُنیرَهُ

 اَیْنَ الْاَنْجُمُ الزّاهِرَهُ

 اَیْنَ اَعْلامُ الدّینِ وَ قَواعِدُ الْعِلْمِ

 اَیْنَ بَقِیَّهُ اللهِ الَّتی لا تَخْلوُ مِنَ الْعِتْرَهِ الْهادِیَهِ . . .

 لَیْثَ شِعْری اَیْنَ اسْتَقَرَّتْ بِکَ النَّوی بَلْ اَیُّ اَرْضٍ تُقِلُّکَ اَوْ ثَری اَبِرَضْوی اَوْ غَیْرِها اَمْ ذی

طُوی

 عَزیزٌ عَلَیَّ اَنْ اَرَی الْخَلْقَ وَ لا تُری وَ لا اَسْمَعَ لَکَ حَسیساً وَ لا نَجْوی

 عَزیزٌ عَلَیَّ اَنْ تُحیطَ بِکَ دُونِیَ الْبَلْوی وَ لا یَنالَکَ مِنّی ضَجیجٌ وَ لا شَکْوی

 بِنَفْسی اَنْتَ مِنْ مُغَیَّبٍ لَمْ یَخْلُ مِنّا

 بِنَفْسی اَنْتَ مِنْ نازِحٍ ما نَزَحَ عَنّا

 بِنَفْسی اَنْتَ اُمْنِیَّهُ شائِقٍ یَتَمَنّی مِنْ مُومِنٍ وَ مُوْمِنَهٍ ذِکِرا فِحِنّا

 بِنَفْسی اَنْتَ مِنْ عَقیدٍ عِزٍ لا یُسامی . . .

  

یَابْنَ اَحْمَدَ سَبیلٌ فَتُلْقی هَلْ یَتَّصِلُ یَوْمُنا مِنْکَ بِعِدَهٍ فَنَحْظی ؟

 . . .

   

"فرازی از دعای ندبه"

 التماس دعا

 

مهدی موعود

"به نام خداوند منتظران"

 

 

چه خوش است اگر ببینیم،رخ دلگشای مهدی

چه خوش است اگر نماییم،سر و جان فدای مهدی

 

چه خوش است اگر بیفتد،سر عاشقان به پایش

تن و دل شود غبار ِ ره خاک پای مهدی

 

چه خوش است اگر ز کویش،برسد به ما نشانی

که نهیم رو بدان سو، ز پی لقای مهدی

 

چه خوش است اگر نماید، شه ما به ما نگاهی

مس قلب تیره گردد، چو طلا صفای مهدی

 

چه خوش است اگر تکلم بنماید و تبسم

که به روح ، روح بخشد، دم جانفزای مهدی

 

چه خوش است اگر ز لطفش ، بکند به ما عطایی

که فزون بود ز احصاء ، کرم و سخای مهدی

 

چه خوش است لحظه ای که ، به ظهور حق برآید

دل عاشقان رباید ، رخ دلربای مهدی

 

چه خوش است آن دمی که ، شه ما خطابه خواند

ز فضای عالم آید ، همه جا صدای مهدی

 

چه خوش است او به قرآن لب نازنین گشاید

ز فصاحتش روان ها بشود ، فنای مهدی

 

چه خوش است حضرت او چو نماز حق گزارد

به وی اقتدا نماییم ، همه در قفای مهدی

 

چه خوش است روزگاری که بساط شهریاری

همه جا به نام مهدی ، همه جا صدای مهدی

 

چه خوش است در ظهورش، همه گرد هم برآییم

به شعار جاودانی ، به سر لوای مهدی

 

چه خوش است زندگانی ، به ظهور دولت حق

که جهان شود سراسر، همه از برای مهدی

 

چه خوش است اجتماعی ، که اساس کفرو بدعت

ز جهان زدوده باشد، ید رهنمای مهدی

 

چه خوش است دوستان را ، که جهانیان درآید

به حکومت الهی ، همه در ولای مهدی

 

چه خوش است حال جمعی که خودش دعا بخواند

به دعای او بنالند، همه با دعای مهدی

 

چه خوش است دردمندی ، که طبیب و چاره سازش

بود آن جمال و حسن ِ رخ حقنمای مهدی

 

چه خوش است دادن جان ، به هزار بار ما را

که دم رحیل افتد سر ما به پای مهدی

 

چه خوش است اگر تحقق بپذیرد آرزوها

مگذار حسرت آن ، به دل ای خدای مهدی

 

چه خوش است اگر به ماها ، کند از کرم نگاهی

که بود همیشه اورا ، همه جا ثنای مهدی

 

عبد عاصی